دکتر محمدرضا عبداللهی، پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس: در مرکز پژوهشهای مجلس با توجه به دغدغههایی که ریاست محترم مجلس داشتند و کارهای کمّی که قبلا در مرکز پژوهشها انجام شده بود، به این جمعبندی رسیدیم که در محاسبه شاخص انتظارات تورمی اقداماتی را انجام دهیم.
نکته اول در خصوص انتظارات تورمی این است که هدف از محاسبه انتظارات چیست؟ انتظارات تورمی با دو هدف مشخص برآورد میشود: اولاً انتظارات تورمی یک شاخص بسیار خوب پیشنگر برای برآورد نرخ تورم آتی است و بالطبع هر چقدر افراد متخصصتر باشند، پیشبینیهای دقیقتری میتوانند ارائه دهند. دوم متغیری برای سیاستگذاری و هدفگذاری تورمی است که با مورد اول متفاوت است. وقتی دنبال پیشبینی بهتر هستیم، باید سراغ کسانی برویم که انتظاراتشان از تورم را درستتر و دقیقتر بیان میکنند، مانند کاری که در پژوهشکده پولی و بانکی به درستی در حال انجام است. اما مسئله این است که این شاخصی که استخراج میشود، بیانگر انتظارات تورمی جامعه است یا خیر؟ به بیان بهتر افراد در کف جامعه با این شاخص رفتار خرید و مصرفشان را تنظیم میکنند، یا در جامعه افراد انتظارات تورمی دیگری دارند که میتواند با این شاخص کاملاً متفاوت باشد؟
اینجا دقیقا نقطه کلیدی شروع کار انتظارات تورمی است، چرا که وقتی هدف محاسبه یک شاخص پیشنگر خوب از نرخ تورم آتی باشد، در دنیا برای چنین کاری سراغ عموم جامعه نمیروند و بیشتر از متخصصین نظرسنجی میکنند. حتی در مورد نظرسنجی پژوهشکده گفتند که اطلاعات آخرین موارد محقق شده و نتایج مدلها را به فرد میدهند تا بتوانند برآورد بهتری از انتظارات فرد داشته باشند. اما اگر بخواهیم درباره رفتار فرد صحبت کنیم، نباید اصلا اطلاعاتی داد، چرا که رفتار فرد بر اساس حداکثر اطلاعاتی که در دسترس دارد شکل میگیرد و نباید عدد و پیشبینی از انتظارات تورمی به فرد ارائه کرد.
در مرکز پژوهشهای مجلس، هر دو هدف را برای برآورد شاخص انتظارات تورمی دنبال و مجموعه کارهایی را شروع کردیم. آنچه که در دنیا مرسوم است، انتظارات تورمی بر اساس سه دسته افراد هدفگذاری میشود که متخصصین، فعالین اقتصادی و افراد عادی جامعه هستند.
در گام اول سراغ افراد عادی جامعه رفتیم و افکارسنجی را در مرکز پژوهشهای مجلس به صورت فصلی از پاییز ۱۴۰۰ پیادهسازی و سعی کردیم استانداردهای لازمی که افکارسنجی معتبر باید داشته باشند در نظر بگیریم که در چنین افکارسنجی هم سوالات کیفی و هم کمی پرسیده میشود. در پرسشنامه مرکز پژوهشهای مجلس مشخصاً شش سوال کیفی پرسیده میشود که جهت قیمتها را استخراج میکنیم و سه سوال کمی نیز در نظر گرفته شده تا بتوانیم مفهوم تورم را از آن استخراج کنیم.
پرسشنامه اجزای دیگری هم دارد و شامل ۲۴ سوال است که ۹ سوال مرتبط با تورم است. بخشی درباره احتمال خرید داراییهای افراد و بخشی هم درباره شاخصهای اعتماد مصرفکننده است. مجموعه این سوالات برگرفته از پرسشنامه میشیگان است که از سال ۱۹۵۵ در آمریکا پرسیده میشود. کار توسط مرکز افکارسنجی ملت انجام میشود که ذیل مرکز پژوهشهای مجلس فعال است. برنامه جدید مرکز این است که پرسشها را از فعالین اقتصادی نیز بپرسیم.
وقتی از افراد عادی جامعه سوال انتظارات تورمی پرسیده میشود، چالشها متفاوت با زمانی خواهد بود که سوالها از متخصصین پرسیده میشود. شش سوال در حوزه کل قیمتها، مسکن و موادغذایی میپرسیم و سه سوال هم از فرد میپرسیم که به نظرش تورم در ۱۲ ماهه گذشته چقدر بوده و در سه ماه آینده و یک سال آینده چقدر خواهد شد. در دنیا معمولا یک سال و پنج سال آتی را میپرسند تا بانک مرکزی بتواند ابزار خوبی برای انتظارات تورمی بلندمدت داشته باشد و سیاستگذاریهای پولی را بر اساس انتظارات تورمی تنظیم کند، اما متاسفانه در اقتصاد ایران سرعت تغییرات آنقدر زیاد است و نااطمینانی در شرایط اقتصادی وجود دارد که به این نتیجه رسیدیم که سه ماهه و یک ساله را بپرسیم.
به غیر از اینکه سعی کردیم انتظارات تورمی را بر اساس پرسشنامه برآورد کنیم، در کنار آن سراغ روشهای دیگر نیز رفتیم و سه پروژه دیگر را تعریف و سعی کردیم مبتنی بر آنها انتظارات تورمی را برآورد کنیم. یک کاری که در حال نهایی شدن است، مبتنی بر جستجوهای اینترنتی است. کار پژوهشی که انجام دادیم این بوده که ادبیات مفصلی را مطالعه و آزمونهای مختلفی را تست کردیم تا ببینیم چه واژههایی میتوانند منعکسکننده انتظارات تورمی افراد باشند.
روش دیگری که پیادهسازی کردیم استفاده از بازارهای مالی بود. در ایران اوراق مصون از تورم نداریم و در واقع در بازار کارمان منعکسکننده انتظارات تورمی نیست، چرا که بخش زیادی از این موارد دستوری تعیین میشود، اما یکسری موارد خاص هستند که شاید بتوان از دل آنها انتظارات تورمی را استخراج کرد.
کاری در مورد قراردادهای آتی زعفران انجام شده و با وجود نقدهایی که به آن وجود دارد، میتواند شاخص نزدیکی باشد برای اینکه انتظارات تورمی افراد را منعکس کند.
آخرین موردی که به سرانجام رسیده، مبتنی بر شبکههای اجتماعی بوده است. تصورمان این است که شبکههای اجتماعی بیشتر میتواند مبتنی بر ذهنیت واقعی افراد باشد. البته احتمالاً نمایندگی زیادی از جامعه نمیکند، چرا که افرادی که به شبکههای اجتماعی وارد شده و پیام میگذارند، شاید همه جامعه نباشند. یکسری افراد دسترسی به اینترنت ندارند و یک عده اساساً رفتاری پیام نمیگذارند و برخی شاید درباره پیامهایشان ملاحظات داشته باشند، اما چون فرد در شبکه اجتماعی پیام میگذارد، احتمالا ذهنیت واقعیاش را درباره آن موضوع منعکس میکند، چرا که مستقیما از او سوال نمیپرسیم که به نظرت تورم افزایش پیدا میکند یا کاهش مییابد، فرد جملهای میگوید و برگرفته از آن جمله پردازش میکنیم که منظورش از آن جمله این بود که تورم کاهشی یا افزایشی است.
بنابراین شبکههای اجتماعی ذهنیت افراد را بهتر نشان میدهند، بالای چند میلیون پیام رصد میشود و از نظر حجم، نمونه خوبی است. درباره تواتر این روش، لحظهای در دسترس است و میتوان بر اساس آن شاخص انتظارات تورمی را استخراج کرد، هزینهبری کمتری دارد و بهروزتر است.
کاری که بر اساس شبکههای اجتماعی انجام دادیم دو فاز داشت، یکی مبتنی بر اخبار رسانههای داخلی و دیگری مبتنی بر کامنتهای افراد در تلگرام بوده است. علاوه بر کامنت، واکنشهای افراد به خبر اصلی به صورت ایموجی یا واکنشهایشان را به کامنتهای دیگران را جمعآوری میکنیم و بر اساس پردازشی که انجام میشود، اگر جمله مبتنی بر تورم باشد جهت جمله که کاهشی یا افزایش یا خنثی است را استخراج و سپس شاخص انتظارات تورمی را برآورد میکنیم.
این کار مبتنی بر کاری است که بانک مرکزی ایتالیا انجام داده است. البته در مواردی به نظر میرسید بانک مرکزی ایتالیا نقصهایی داشت که سعی کردیم در کارمان آن را نداشته باشیم. آنها بر اساس توییتر کار را انجام داده بودند، ما ابتدا میخواستیم مبتنی بر توییتر شروع به کار کنیم، اما مشکلی که به وجود آمد API توییتر بسته شد و به سراغ تلگرام رفتیم، البته در ابتدا هم به فکر تلگرام بودیم، چرا که مردم عادی جامعه اساساً به تلگرام میروند و زیر پستهای مختلف پیام میگذارند و بنابراین جزو اهدافمان بود.
برای خبرگزاریهای داخلی هم کل اخبار اقتصادی که روزانه منتشر میشود، توسط کد خوانده میشود. شاخص استخراج شده از اخبار و تلگرام، همحرکتیهای زیادی دارند. همچنین شاخص انتظارات تورمی به دست آمده از تلگرام در موارد زیادی با میانگین حرکت هفتروزه نرخ دلار همحرکتیهایی دارند. در دو دوره به طور خاص مثلا زمان طوفانالاقصی نرخ ارز افزایش یافته و همزمان انتظارات تورمی هم در همان روزها افزایش داشته که نشان میدهد نرخ دلار لنگر انتظارات تورمی است و انتظارات تورمی را بالا میبرد.
شاید سوال شود اگر دلار همه اینها را منعکس میکند، پس اهمیت این شاخصها در چیست؟ ابتدای سال گذشته و دورهای که با عربستان توافق داشتیم، تحت تاثیر توافق، نرخ دلار و انتظارات تورمی کاهش داشته است. در دورههای بعدی نرخ دلار افزایشی، اما انتظارات تورمی کاهشی بوده است. یعنی این دو شاخص لزوماً هم حرکت نیستند و هر چند تغییرات نرخ ارز، شاخص بسیار توضیحدهندهای است، اما همه انتظارات تورمی را نشان نمیدهد. بنابراین اهمیت دارد که این شاخصها محاسبه شوند و در اختیار سیاستگذاران قرار گیرند.
مجموعه مواردی که عرض کردم عملیاتی شدهاند و هدفمان این است که در گزارشها انتظارات تورمی را با روشهای مختلفی که داریم در اختیار سیاستگذار قرار دهیم، تا بتواند سیاستگذاری را مبتنی بر داده انجام دهد و ثمربخشتر باشد.
نظر شما