شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۴
کاهش وابستگی به دلار چشم‌انداز اقتصادهای نوظهور

دلارزدایی به کاهش قابل توجه استفاده از ارز آمریکا در تجارت جهانی و معاملات مالی اشاره دارد، با این حال  سهم دلار در ذخایر ارزی جهانی، به‌ ویژه در بازارهای نوظهور، کاهش یافته است.

امیرحسین موسوی- پژوهشگر اقتصادی: در سال‌های اخیر همزمان با تجربه جهش‌های ارزی در کشور، ادبیات دلارزدایی نیز به عنوان یکی از راه‌های مقابله با نوسانات ارزی و مصون ماندن بازار کالا و خدمات از نوسانات ارزی مطرح شده است، اگرچه این مفهوم در ادبیات اقتصادی جهان نیز مطرح است، اما در ایران برخی جریانات به دلیل عدم اطلاع کافی، خوانش‌های غیردقیقی را از de-dollarization مطرح می‌کنند که منجر به خطا در سیاست‌گذاری می‌شود. در ادامه ادبیات این موضوع مرور می‌شود و چشم‌انداز تحقق این هدف در سطح جهانی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

دلارزدایی به طور خلاصه به معنای کاهش استفاده از دلار در تجارت جهانی و معاملات مالی است که در نتیجه آن، تقاضای ملی، نهادی و شرکتی برای دلار کاهش می‌یابد. این امر می‌تواند تسلط بازارهای سرمایه جهانی که با دلار آمریکا اداره می‌شوند را کاهش دهد.

دو سناریو ممکن است به تضعیف جایگاه دلار منجر شوند:

رویدادهای منفی نسبت به ایالات متحده: وقایعی که اطمینان و ثبات دلار و همچنین جایگاه اقتصادی، سیاسی و نظامی ایالات متحده را زیر سؤال ببرند مانند افزایش قطب‌بندی سیاسی در ایالات متحده می‌تواند ثبات حکومت این کشور که نقش اساسی در جایگاه دلار به ‌عنوان یک پشتوانه امن دارد را تضعیف کند.

  1. پیشرفت‌های مثبت خارج از آمریکا: توسعه و تقویت ارزهای جایگزین در خارج از ایالات متحده، مانند اصلاحات اقتصادی و سیاسی در چین به تضعیف دلار می‌تواند کمک کند. برای نمونه اگر یک ارز ذخیره جهانروا جایگزین امن و پایداری شناخته شود و توانایی تأمین نقدینگی لازم برای تقاضای جهانی را داشته باشد می‌تواند منجر به تضعیف دلار شود.

تأثیرات دلارزدایی

دلارزدایی به طور اساسی می‌تواند تعادل قدرت بین کشورها را تغییر داده و اقتصاد و بازارهای جهانی را بازتعریف کند. دلارزدایی ممکن است به کاهش ارزش و عملکرد ضعیف دارایی‌های مالی آمریکا در مقایسه با سایر جهان منجر شود. این امر می‌تواند فشار بیشتری بر نرخ‌های واقعی بهره وارد کند و باعث خروج سرمایه از بازارهای آمریکا شود. اثر دلارزدایی بر رشد اقتصادی ایالات متحده نامشخص است. از یک طرف، کاهش ارزش دلار می‌تواند رقابت‌پذیری آمریکا را افزایش دهد، اما از سوی دیگر، ممکن است سرمایه‌گذاری خارجی را کاهش دهد. تضعیف دلار می‌تواند قیمت کالاهای وارداتی را افزایش داده و منجر به تورم شود، اگرچه برآوردهای اولیه نشان می‌دهند که این اثر ممکن است محدود باشد.

شواهدی بر دلارزدایی در بازارهای معاملات کالایی

برخی نشانه‌های دلارزدایی در بازارهای کالا نمایان است. به عنوان مثال، در معاملات انرژی محصولات نفتی روسیه به ارزهای محلی خریداران یا ارزهای کشورهایی که روسیه به آنها تمایل دارد، فروخته می‌شوند. مصداق دیگر افزایش خرید طلا توسط بانک‌های مرکزی است. بانک‌های مرکزی، به‌ ویژه در بازارهای نوظهور، با خرید طلا در تلاش هستند تا خود را از سیستم مالی مبتنی بر دلار جدا کنند. برای مثال، بانک‌های مرکزی در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۱۳۶ تُن طلا خریداری کردند که بالاترین میزان تقاضای سالانه ثبت‌شده است.

دلارزدایی در سیستم‌های پرداخت و تجارت تجهانی

سیستم‌های پرداخت جدید به سرعت در حال توسعه هستند و تراکنش‌های بین‌المللی را بدون نیاز به دلار آمریکا ممکن می‌سازند. از سویی، پروژه mBridge پلتفرم دیجیتالی است که ارزهای بانک مرکزی را در کشورهای مختلف (مانند چین، تایلند، امارات متحده عربی) به هم متصل می‌کند و نیاز به دلار را از بین می‌برد. همچنین چین نیز، به‌ عنوان یک بازیگر اصلی در بازار تجارت الکترونیک، می‌تواند نقش دلار را به چالش بکشد. بازار تجارت الکترونیک جهانی در سال ۲۰۲۳ حدود ۵.۸ تریلیون دلار ارزش داشت که چین حدود نیمی از آن را به خود اختصاص داد. سهم ایالات متحده در تجارت جهانی کاهش یافته است، اما این لزوماً به معنای دلارزدایی نیست و سایر منابع دارایی‌های دلاری مانند سپرده‌های بانکی و صندوق‌های ثروت حاکمیتی این کاهش را جبران می‌کنند. بنابراین از این منظر، همچنان دلار در تجارت جهانی و ذخایر ارز خارجی با وجود کاهش قدرت، همچنان نقش ارز حاکم را ایفا می‌کند.

آیا دلارزدایی قریب‌الوقوع است؟

با وجود تغییرات در جریان‌های پولی و مالی بین‌المللی و ظهور سیستم‌های جدید مالی، خطرات مرتبط با دلارزدایی محتمل خواهد بود، اما نباید به صورت اغراق آمیز به آن نگاه کرد و تحقق آن فرایند بلندمدتی به نظر می‌رسند. ساختارهایی مانند بازارهای سرمایه عمیق و شفاف، حاکمیت قانون، سیستم‌های قانونی قابل پیش‌بینی و عملکرد روان سیستم مالی، همچنان از جایگاه دلار حمایت می‌کنند. در این میان با وجود فشارهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی، ممکن است دلار همچنان نقش اصلی خود را در سیستم مالی جهانی حفظ کند، اما کشورهایی که در مقابل قطب ایالات متحده هستند، نظیر روسیه و چین و یا گروه‌هایی مانند بریکس و شانگهای، می‌توانند در مسیر کاهش قدرت دلار حرکت کنند.

حرکت عملیاتی بریکس به سمت دلارزدایی

گروه بریکس (BRICS) که شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای‌جنوبی است، با دعوت از کشورهای آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در اجلاس آگوست ۲۰۲۳، توجهات را به تلاش‌های این گروه برای کاهش نقش غالب دلار در بازارهای نوظهور جلب کرده است. شرکت‌کنندگان در این اجلاس به دنبال جذاب‌تر کردن استفاده از ارزهای محلی بریکس در تجارت و مالیه بودند، به ‌طوری‌ که بتوانند فرآیند دلارزدایی را تسریع کنند.

هرچند این اهداف بیش از یک دهه است که مورد توجه سیاست‌گذاران بریکس بوده، اما هنوز بیشتر معاملات بین‌المللی کشورهای عضو و سایر بازارهای نوظهور با دلار انجام می‌شود. تبادل ارزهای محلی اعضای بریکس با یکدیگر و سایر ارزهای بازارهای نوظهور، اغلب نیازمند استفاده از دلار به ‌عنوان واسطه است و بخش بزرگی از بدهی‌های عمومی و خصوصی این اقتصادها به دلار است. این موانع جدی نشان می‌دهند که آیا گسترش عضویت بریکس و تمرکز بیشتر اعضا بر افزایش استفاده از ارزهای محلی می‌تواند این روند را تغییر دهد و یا خیر؟ در اجلاس آگوست ۲۰۲۳، وزرای دارایی و بانک‌های مرکزی بریکس مأمور شدند تا استفاده از ارزهای محلی و زیرساخت‌های پرداخت را بررسی کرده و گزارشی ارائه دهند. استفاده گسترده از دلار به ‌طور خودتقویتی نقش جهانی آن را حفظ کرده و تلاش‌ها برای دلارزدایی را دشوار کرده است، که برخی از آنها در ادامه اشاره شده که در صورت رفع این موانع می‌توان انتظار داشت تا مسیر دلارزدایی برای این گروه تسهیل شود.

  1. زیرساخت‌های مالی ناکافی: کمبود سیستم‌های مناسب پرداخت و تسویه ارزی باعث افزایش هزینه و کاهش اعتماد به استفاده از ارزهای محلی می‌شود.
  2. قیمت‌گذاری کالاها به دلار: بیشتر تجارت جهانی کالا به دلار قیمت‌گذاری و تسویه می‌شود که اهمیت دلار را در اقتصادهای متکی به کالا، مانند آرژانتین، برزیل و عربستان، تقویت می‌کند.
  3. ریسک تسویه: عدم وجود زیرساخت‌های مناسب برای کاهش ریسک تسویه معاملات ارزی، مانعی دیگر برای استفاده از ارزهای محلی است.

رشد یوان چین در میان ارزهای بریکس

یوان چین، به ‌عنوان پُرکاربردترین ارز میان ارزهای بریکس، در سال‌های اخیر به دلیل سیاست‌های چین برای گسترش زیرساخت‌های مالی و سیستم‌های پرداخت بین‌المللی، رشد چشمگیری داشته است. ابزارهایی مانند خطوط اعتباری دوطرفه بانک مرکزی چین، سیستم پرداخت بین‌المللی بین‌بانکی چین (CIPS) و بانک‌های تسویه یوان خارج از کشور، نقش مهمی در افزایش استفاده از یوان در معاملات بین‌المللی ایفا کرده‌اند. برخی از نمونه‌های دلارزدایی که در سال‌های اخیر اتفاق افتاده است که می‌توان به آن اشاره کرد، عبارتند از:

  • آرژانتین و یوان: در سال ۲۰۲۳، بانک مرکزی آرژانتین با بانک مرکزی چین توافق کرد تا خط اعتباری یوان را دو برابر کند.
  • روسیه و یوان: تجارت بین چین و روسیه عمدتاً با یوان انجام می‌شود و این ارز در تسویه تجارت با سایر کشورها نیز استفاده می‌شود.
  • عربستان و یوان: عربستان سعودی با چین برای تسویه بخشی از صادرات نفت خود به یوان توافق کرده است.

هند نیز به دنبال افزایش استفاده از روپیه در تجارت بین‌المللی است. بانک مرکزی هند از طریق امضای توافقنامه‌های تسویه محلی با سایر کشورها و ایجاد حساب‌های ویژه روپیه برای بانک‌های خارجی تلاش می‌کند تا این هدف را محقق کند. با این حال، نوسانات نرخ ارز و مسائل مربوط به تبدیل‌پذیری روپیه، موانع اصلی گسترش استفاده از این ارز در تجارت بین‌المللی است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha