در سالهای اخیر، ظهور رمزارزها به عنوان یک پدیده نوآورانه، تحولات قابل توجهی را در عرصه اقتصادی و مالی جهانی به همراه داشته است. این تغییرات نه تنها فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاری و تجارت فراهم کرده، بلکه چالشهای جدی نیز به همراه داشته است. در حالی که بسیاری از کشورها هنوز در تلاش برای تدوین قوانین مشخص و کارآمد در این حوزه هستند، فقدان چارچوبهای قانونی میتواند به عدم اطمینان و ریسکهای جدی برای سرمایهگذاران منجر شود. در این میان، نقش بانک مرکزی به عنوان نهاد متولی سیاستگذاری و تنظیمگری در حوزه رمزارزها به شدت اهمیت پیدا میکند. با توجه به تأثیراتی که رمزارزها میتوانند بر حکمرانی پول ملی و ثبات اقتصادی بگذارند، ورود بانک مرکزی به این عرصه میتواند به ایجاد یک بستر قانونی و امن برای فعالیتهای اقتصادی کمک کند. در گفتوگو با حسین اسفندیار، کارشناس حوزه ارز دیجیتال به بررسی تأثیرات عدم وجود قوانین مشخص بر اقتصاد، ضرورت ورود بانک مرکزی به تنظیمگری رمزارزها و فرصتهایی که ریال دیجیتال میتواند برای کشور فراهم کند، خواهیم پرداخت.
نبود قوانین مشخص در طی سالهای اخیر در حوزه رمزارزها چه تأثیراتی بر اقتصاد داشته و ورود بانک مرکزی به مسئله تنظیمگری را چگونه ارزیابی میکنید؟
تجربه جهانی نشان میدهد که فاصلهای که بین ظهور یک پدیده جدید و قانونگذاری آن وجود دارد، امری غیرعادی نیست. در مورد رمزارزها نیز، کشورهای پیشرفته هنوز نتوانستهاند قوانین منسجم و محکمی در این زمینه پیادهسازی کنند. فضای آزادی که برای پدیدههای نوآور مانند رمزارزها ایجاد شده، به ویژه از حدود ۱۵ سال پیش، به این معناست که فرصتهایی که این فناوریها میتوانند فراهم کنند، نباید محدود به قوانین و قواعد موجود باشد. از این منظر، میتوان گفت که این فاصله زمانی به نوعی فرصت بوده که برای اکوسیستم رمزارزها و مسائل مرتبط با داراییها ایجاد شده است. با این حال، وجود یک نهاد بالادستی که از منظر حاکمیتی و با دیدی کلانتر به این موضوع نگاه کند، ضروری است. معمولاً پس از ایجاد فرصتهای مشخص در این فضا، این نهادها با استفاده از بازخوردهایی که از آزمایشگاههای نوآوری (سندباکس) یا دیگر منابع دریافت میکنند، وارد عمل میشوند و مواردی که به نفع اقتصاد کشور نیستند را محدود میکنند. بنابراین، ورود تدریجی بانک مرکزی به این حوزه میتواند به بهبود فضای اقتصادی، رشد اقتصادی و کاهش تورم کمک کند و به نوعی این فضا را کانالیزه کند.
با توجه به اینکه رمزارزها میتوانند بر حکمرانی ریال و پول ملی تأثیرگذار باشند، تا چه اندازه ورود بانک مرکزی به عنوان متولی سیاستگذاری و تنظیمگر در این حوزه ضروری است؟
ورود بانک مرکزی به این حوزه ضروری است، زیرا تجربیات کشورهای دیگر نشان میدهد که از حدود سال ۲۰۱۳، بانکهای مرکزی به تهدیدات ناشی از رمزارزها که از سال ۲۰۰۸ با بیتکوین آغاز شد، واکنش نشان دادهاند. این واکنشها شامل طیف وسیعی از رویکردها، از نگاه منفعلانه و سلبی تا رویکرد فعالانه بوده است. در برخی کشورها، مانند چین، رویکرد منفعلانهای اتخاذ شد و این فناوری برای چند سال نادیده گرفته شد. در مقابل، برخی کشورها به سمت محدودسازی و بسته شدن فضا رفتند. اما کشورهای اروپایی و به ویژه کشورهای اسکاندیناوی و ایالات متحده تلاش کردند به طور تدریجی با این فضا کنار بیایند و به تنظیمگری آن بپردازند. این کشورها بیشتر به رمزارزها به عنوان دارایی نگاه کردند تا به عنوان پول و ابزار پرداخت. فاصلهای که در حال حاضر وجود دارد، میتواند به رگوله کردن این حوزه کمک کند. با این حال، رویکرد فعالانهای که بانک مرکزی ما پس از وقفهای نسبت به کشورهای دیگر اتخاذ کرده، این امکان را فراهم میآورد که از فرصتهای بلاکچین و فناوریهای مرتبط برای تقویت حکمرانی ریال استفاده کنیم. به ویژه، توسعه ریال دیجیتال میتواند به عنوان یک ابزار مؤثر در این راستا عمل کند و به بانک مرکزی این امکان را بدهد که کنترل بیشتری بر بازار و جریانهای مالی داشته باشد. این رویکرد نه تنها به حفظ ثبات پولی کمک میکند، بلکه میتواند به افزایش اعتماد عمومی به نظام مالی کشور نیز منجر شود.
ریال دیجیتال چه فرصتهایی را برای ما فراهم میکند؟
یکی از مهمترین مزایای ریال دیجیتال، مشارکت آن در کاهش تورم و اجرای سیاستهای پولی اصلی بانک مرکزی است. ریال دیجیتال میتواند به عنوان ابزاری مؤثر برای حفظ ارتباط مستقیم بین بانک مرکزی و مردم عمل کند. در بانکداری مدرن، سه نوع پول وجود دارد که تنها پولی که این ارتباط را حفظ میکند، پول نقد است. با این حال، پول نقد به تدریج در حال کاهش است و استفاده از ابزارهای الکترونیکی که بیشتر تحت تسلط بانکهای تجاری قرار دارند، رو به افزایش است. ریال دیجیتال میتواند این ارتباط حیاتی را در مواقع ضروری حفظ کند و به بانک مرکزی این امکان را بدهد که به طور مستقیم با مردم تعامل داشته باشد. این ابزار به بانک مرکزی کمک میکند تا کنترل بیشتری بر جریانهای مالی و سیاستهای پولی داشته باشد و در نتیجه، توانایی بیشتری برای مدیریت تورم و ثبات اقتصادی فراهم میآورد. به طور کلی، ریال دیجیتال میتواند به تقویت حکمرانی مالی و افزایش اعتماد عمومی به نظام پولی کشور کمک کند.
با توجه به اینکه در اسناد بالادستی مانند قانون برنامه توسعه، بانک مرکزی باید متولی سیاستگذاری در حوزه رمزارز باشد، به نظر شما اولویتهای بانک مرکزی به عنوان نهاد تنظیمگر باید شامل چه موضوعاتی باشد؟
برای تعیین اولویتهای بانک مرکزی به عنوان نهاد تنظیمگر در حوزه رمزارزها، باید تفکیکی میان انواع مختلف رمزارزها و کاربردهای آنها ایجاد شود. به طور خاص، باید مشخص کنیم که آیا به دنبال تنظیم رمزارزهایی هستیم که به عنوان "رمزدارایی" یا "رمز ارزش" شناخته میشوند و یا به دنبال رمزارزهایی هستیم که در زمینه پرداخت و تراکنشهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند. اگر موضوع به توکنایز کردن داراییها مربوط باشد، ممکن است ورود بانک مرکزی ضروری نباشد، زیرا این حوزه معمولاً به نهادهای دیگری مربوط میشود. اما اگر هدف بهبود فضای پرداخت و تسهیل تراکنشها با استفاده از ریال دیجیتال باشد، در این صورت، بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی این موضوع شناخته میشود.
نظر شما