بانک مرکزی با اجرای سیاستهای تثبیت اقتصادی تلاش کرده تا با پیشبینیپذیر کردن اقتصاد، کنترل شوکهای ارزی و هدایت تسهیلات به سمت تولید، بستر لازم را برای رشد تولید فراهم کند. بر همین اساس، بانک مرکزی در راستای کنترل تورم و ثبات قیمتها، اقدام به تنظیم سیاستهای پولی، کنترل رشد ترازنامه بانکها و اعمال سیاستهای تثبیت اقتصادی به منظور کنترل انتظارات تورمی و تورم کرده است. چرا که تورمهای بالا و مزمن، اثرات مخرب بسیاری در اقتصاد دارد، کاهش قدرت خرید مردم، کاهش رفاه اجتماعی، عدم پیشبینیپذیری اقتصاد، خروج سرمایه و افزایش شکاف درآمدی را میتوان از پیامدهای آن برشمرد. از اینرو، مهار تورم و ثبات اقتصاد کلان از عوامل اصلی موثر بر افزایش تولید و رشد اقتصادی به شمار میرود. در همین زمینه با محمدرضا نجفیمنش، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران به گفتگو پرداختیم که در ادامه میخوانیم.
در یکسال گذشته، بانک مرکزی تلاش کرده نقش فعالتری در حمایت از تولید و توسعه صنعتی کشور ایفا کند و اقدامات اساسی در این خصوص صورت گرفته است، به عنوان یک فعال اقتصادی عملکرد یکسال اخیر بانک مرکزی را چطور میبینید؟
بانک مرکزی سیاست درستی را برای کاهش تورم اتخاذ کرده است. میدانیم نقش اصلی و عمده در تورم را حجم نقدینگی دارد، ابتدای دولت آقای احمدینژاد، حجم نقدینگی ۶۳ همت بود، اول دولت آقای روحانی ۴۵۰ همت شد، ابتدای دولت آقای رئیسی ۴ هزار همت شد و پایان سال ۱۴۰۲ به ۸ هزار همت رسید. افزایش قیمت کالاها که در جامعه مشاهده میکنیم، ناشی از این نیست که کسی گران میفروشد، بلکه به دلیل حجم زیاد نقدینگی در جامعه است. متصدی نقدینگی در کشور بانک مرکزی است، بنابراین ممکن است سوال شود چرا بانک مرکزی نقدینگی را زیاد میکند، این افزایش نقدینگی ناشی از ناترازی بودجهای است که دولت به بانک مرکزی تحمیل میکند، مجلس بودجهای با ۳۰۰ تا ۴۰۰ همت کسری تصویب میکند و جبران کسری این بودجه به طور طبیعی و خودکار بر حجم نقدینگی اثرگذاری دارد، البته تعدادی از بانکها نیز حجم نقدینگی را افزایش میدهند که آن هم باید تحت نظارت و کنترل بانک مرکزی قرار گیرد. همچنین دولت نفت میفروشد و هنوز ارز آن را دریافت نکرده تبدیل به ریال میکند و از بانک مرکزی میگیرد. اینها هم به حجم نقدینگی اضافه میکند.
نتیجه رشد حجم نقدینگی افزایش تورم است، ایران یکی از کشورهای با تورم بالا دنیا مثل آرژانتین و ترکیه است و راه اصولی کاهش تورم، کاهش حجم نقدینگی یا عدم اجازه رشد بیش از حد نقدینگی است، با زحمات بانک مرکزی تورم از ۴۷ درصد به ۳۸ درصد رسیده، اما به دلیل کنترل رشد نقدینگی، فشار به تولید و سرمایه در گردش آمده و شرکتهای تولیدی این گلایه را دارند. تسهیلاتی که بانک مرکزی به بخش تولید پرداخت کرده در سال ۱۴۰۲ نسبت به ۱۴۰۱ با وجود تورم ۴۶ درصدی ۳۰ درصد افزایش داشته است و بنابراین سهم تولید ۱۶ درصد کمتر شده، اما تسهیلات واحدهای دولتی و دولت بیش از ۱۵۰ درصد اضافه شد و میتوان نتیجه گرفت دولت چندجانبه به بانکها فشار میگذارد، تسهیلات بیشتری میگیرد و اجازه فعالیت به بخش خصوصی نمیدهد.
پس معتقدید که فشارهایی که از سوی دولت و مجلس وارد میشود باعث خواهد شد بانک مرکزی از ریل سیاستگذاری خارج شود؟
مادامی که بانک مرکزی مستقل نداشته باشیم وضعیت به همین شکل خواهد بود. اگر میخواهیم یک کار ریشهای و اساسی انجام دهیم، باید به سمت بانک مرکزی مستقل برویم که بتواند با استقلال خود در جهت منافع جامعه حرکت کند.
چند مشکل اساسی داریم که یکی چندنرخی بودن ارز است، اختصاص ارز ارزان قیمت به واردات پیام روشنی به تولیدکننده میدهد که دنبال تولید نرود و به سراغ واردات، به خصوص واردات کالاهای اساسی برود. بنابراین یکی از کارهای اساسی که از بانک مرکزی انتظار میرود، تکنرخی شدن ارز است. با این کار جلوی هجوم تقاضاهای بیمورد را میگیرد، آنهایی که ارز را با کمترین قیمت میگیرند انبارهایشان پُر است و بیشتر کالاهایی که با ارز ارزان قیمت تهیه میشود در بازار با نرخ آزاد به دست مشتری میرسد، مصرفکننده سودی از این ارز ارزان نمیبرد و فقط عدهای، تقاضاهای کاذب و بیمورد را پیگیری میکنند. در این شرایط، سیاستها به نفع واردات است و حتی صادرکنندگان بزرگ هم به این صرافت افتادهاند که صادرات نداشته باشند، چرا که صرف ندارد.
یکی از دغدغههای فعالان اقتصادی و تجار، پیشبینیپذیر بودن بازارهاست که این مسئله به صورت ویژه در دستور کار بانک مرکزی قرار دارد، به عنوان یک فعال اقتصادی، نظرتان در این خصوص چیست و این پیشبینیپذیری چقدر میتواند به گسترش تولید کمک کند؟
ذهنیت جامعه در چهار دهه گذشته به تورم بالا عادت داده شده و همین مسئله پیشبینیپذیر بودن بازار را به چالش میکشد، مگر اینکه به سمت مهار تورم برویم که مهار تورم از محل کنترل رشد نقدینگی و کنترل نقدینگی نیز از محل رفع ناترازی بودجه میگذرد.
رشد نقدینگی هر چه کمتر شود بهتر است، باید برای رساندن رشد نقدینگی به ارقام نزدیک صفر برنامه داشته باشیم و بانک مرکزی باید برنامه خود را به مجلس بدهد، کلید این قفل دست مجلس است، در مجلس نمایندگانی از سراسر کشور میخواهند در شهر و روستای خود کارخانه ایجاد کرده و درخواست بودجه دارند. باید کار مستمر بین بانک مرکزی و مجلس انجام و روشن شود که این روند به ضرر اقتصاد است. به صورت کلی، با ارز تک نرخی صادرات بدون انتقال ارز هم امکانپذیر خواهد شد و حجم زیاد نقدینگی که در دست مردم و بازار وجود دارد، جذب چرخه اقتصاد میشود. باید یک مکانیزم حداقل برای واحدهای تولیدی و مواد اولیه مورد نیاز آنها طراحی شود تا به مواد اولیه دسترسی یابند. اینها راهکارهایی است بانک مرکزی میتواند کمک کند تا انجام شود. یکی از راههایی که بانک مرکزی میتواند تسهیلگری کند، در حوزه وثایقی است که از واحدهای تولیدی میگیرد، سال ۹۸ بخشنامه پرداخت تسهیلات به واحدهای تولیدی براساس اعتبارسنجی ابلاغ شد، اما هنوز اجرایی نشده است. تسهیل وثایق و حرکت به سمت اعتبارسنجی میتواند به تحقق جهش تولید کمک کند و بانک مرکزی میتواند نقش عمدهای در این مسئله داشته باشد. کفایت سرمایه بانکهای ما پایین است، اگر میخواهیم اقتصاد قوی داشته باشیم، باید بانک قوی داشته باشیم، بانک قوی نیاز به سرمایه بالا دارد و یکی از کارهایی که بانک مرکزی باید دنبال کند، افزایش سرمایه بانکهاست. مسئله بعدی تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی است، باید راهکارهایی را در پیش بگیریم که همزمان با کاهش تورم، نقدینگی به سمت تولید بیاید، هر چه تولید بیشتر شود تورم کمتر میشود و اگر این دو اقدام صورت بگیرد کار مفید و موثری را انجام داده است.
بانک مرکزی معتقد است بازار غیررسمی ارز به تولید لطمه میزند، از آنجایی که تامین ارز تولید هم از این محل صورت نمیگیرد، فعالیت این بازارهای غیررسمی چه اثرات نامطلوبی دارد؟
زمانی که بانک مرکزی همه نیازهای مشروع و رسمی ارز را از جمله ارز مسافری، ارز خدماتی، ارز واردات تجهیزات و قطعات و ... پاسخ دهد بازار غیررسمی به صورت خودکار کوچک خواهد شد و تنها تقاضای قاچاق و خروج سرمایه باقی خواهد ماند که طبیعتاً باید این تقاضاها به گرانترین نرخ امکان خرید داشته باشند، در این شرایط مزایای دیگری هم برای خریداران ارز به وجود میآید و بنابراین استقبال خواهند کرد، از جمله اینکه ارز خریداری شده دارای سند است و احتمال اینکه اسکناس تقلبی خریداری شود، نخواهد بود، بنابراین اگر نیازهای رسمی و مشروع افراد تامین شود، به طور طبیعی بازار غیررسمی هم برچیده میشود. بانک مرکزی ارتباطاتش را با تشکلها به خصوص اتاق بازرگانی، اتاق اصناف و ... بیشتر کند و تبادلنظر صورت بگیرد. همه قلبشان برای مملکت میتپد و دوست دارند کاری انجام دهند. بنابراین اگر ارتباطات بیشتر شود، همیشه پیشنهاداتی وجود خواهد داشت. باید کمک کنیم موانع را از سر راه برداریم و واردات مواداولیه که تولید نیاز دارد را تسهیل کنیم.
نظر شما