بانک مرکزی در یکسال اخیر، اقدامات قابل توجهی را در مدیریت بازار ارز کشور انجام داده است. تامین نیازهای وارداتی کشور با نرخ ارز ۲۸۵۰۰ تومانی، حذف تقاضاهای زائد، ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا، اجرای سیاست تثبیت ارزی و ... بخشی از اقدامات صورت گرفته سیاستگذار پولی در راستای ایجاد آرامش در بازار ارز بوده است. همچنین مداخلههای به موقع و برنامهریزی شده نیز باعث شد تا با وجود بروز چندین شوک سنگین سیاسی در ایران و منطقه از جنگ تا اقدامات تروریستی، بازار ارز روند باثبات خود را حفظ کرده و در صورت بروز شوکهای مقطعی، به نرخهای قبل از بروز شوک بازگردد. این اقدامات باعث شد تا اغلب فعالان اقتصادی، اقدام بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز را مناسب و تاثیرگذار بدانند. در این زمینه و همچنین اقدامات صورت گرفته بانک مرکزی در زمینه کنترل انتظارات تورمی، با کامبیز میرکریمی، عضو هیات مدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه گفتوگویی شده که در زیر میآید:
بانک مرکزی به تدریج به سمت حذف بازار غیررسمی ارز و تامین تمامی نیازها در مرکز مبادله حرکت کرده است. تا چه میزان این اقدام میتواند در ثبات بازار ارز موثر واقع شود؟
همه میدانیم بهترین ارز، ارز تک نرخی است و بهترین سیاست پولی و مالی نیز اتکا به ارز تک نرخی دارد. وقتی ارز تک نرخی داشته باشیم، شفافیت و رقابت یکسان در تمام بازارها را شاهد خواهیم بود و رانت نیز به حداقل میرسد. اما به دلیل اینکه در حال حاضر ارزهایی که در کشور داریم همگن نیستند و قابلیت تبدیل شدن یکسانی ندارند، از سویی در کشورهای مختلف از طریق تراستیها تبدیل ارزها انجام میشود، باید فعلا ارز چندنرخی را بپذیریم. هر چقدر محدودیتها و مشکلات در بازار رسمی ارز کمتر شود، بازار غیررسمی کوچکتر خواهد شد و هر چه تقاضای ارز مانند ارز مسافری، ارز دانشجویی و ارز درمانی در بازار رسمی پاسخ داده شود، بازار غیررسمی بیاثر خواهد شد.
درباره تامین نیازهای ارز روبل شاهد بودیم در مواردی شرکتها یا اشخاص مشکلاتی را داشتند. اگر اینگونه مسائل تسهیل شود و مقررات سخت و دست و پاگیر کمتر باشد، تقاضا برای ارزهای غیر دلاری نیز بیشتر میشود. این اتفاق اکنون در حال وقوع است. به صورت کلی، حساسیت و نگرانی نسبت به ارز باید از بین برود، همانطور که در سامانه نیما چشماندازی وجود دارد و نیازی نیست که حتما ارز تثبیت شود.
در یکسال اخیر به غیر از چند مرحله وقوع شوک ارزی بر اثر جنگ و تنشهای منطقهای، بانک مرکزی موفق به کنترل و حفظ آرامش بازار ارز شده است. اگر بانک مرکزی اقدامات موثری رو انجام نمیداد، چه اتفاقاتی در بازار ارز رخ میداد؟
اگر شاهد هیچ اقدامی از سوی بانک مرکزی نبودیم و بانک مرکزی با همان روند قبلی بازار ارز را اداره میکرد، احتمال جهش نرخ ارز در بازار غیررسمی وجود داشت و حتی نرخ دلار از ۱۰۰ هزار تومان هم عبور میکرد. با توجه به حجم قابل توجه نقدینگی، بانک مرکزی باید کنترلها را داشته باشد تا تنشی ایجاد نشود.
نظر بخش خصوصی این است که سیاست بانک مرکزی در بازار ارز موفق بوده ولی فشار از سمت مجلس برای تامین بودجه به بانک مرکزی، بر سیستم بانکی اثر خواهد داشت. با این وجود، بانک مرکزی با تمام این فشارها، بازار را به خوبی مدیریت کرد و با راهکارهایی که برای درآمدزایی و جذب نقدینگی سرگردان ایجاد کرد، باعث شد تا شوک بازار جذب و نرخها به ثبات نسبی برسد.
حدود یک سال است بانک مرکزی مرکز مبادله را راهاندازی کرده، وجود این مرکز تا چه میزان در پوشش نیازهای ارزی کشور موثر است؟
در مرکز مبادله مبالغ بسیار بزرگ ارزی برای نیازهای وارداتی کشور تامین شده است. سامانه نیما یک بازار رسمی و مدرن است که با ایجاد ابزاراهایی مدرن مانند فیوچرز و معاملات سلف به این بازار، کارآمدی سامانه افزایش پیدا میکند و شرکتها استقبال بیشتری نیز از آن خواهند کرد. فعالیت مرکز مبادله ارز و طلا به شفافسازی و ایجاد رقابت یکسان در معاملات کمک میکند،
بانک مرکزی اقداماتی را در زمینه مدیریت انتظارات تورمی انجام داده که به نظر بسیاری از فعالان اقتصادی، در کنترل هیجانات موثر بوده است. در این خصوص چه دیدگاهی دارید؟
در مورد کنترل انتظارات تورمی از سوی بانک مرکزی، مردم مطمئن شدهاند شوکهای سنگینی که کشور پشت سرگذاشت تاثیری در افزایش نرخ ارز نداشت و این مسئله باعث توجه کمتر مردم به فعالیت در بازار ارز شده است. بعید است افراد تا چند ماه آینده برای حفظ دارایی خود در بازار ارز یا طلا سرمایهگذاری کند، اگر بتوانیم انتظارات را تعدیل کنیم، قیمتها در بازار غیررسمی خود به خود فروکش میکند و به کاهش تورم کمک خواهد شد. امسال نرخ ارز شوکهای پیش آمده در دو سه سال گذشته را نداشت و چشمانداز آمارها نشاندهنده ثبات بازار ارز در آینده است و این ثبات به کاهش بیشتر انتظارات تورمی کمک خواهد کرد و از این طریق نیز مردم کمتر به حفظ داراییهای غیرمولد روی میآورند، قطعا اگر شوک جدیدی در سال ۱۴۰۳ ایجاد نشود، وضعیت اقتصادی نسبت به دو سال گذشته بهتر خواهد بود.
برخی معتقدند سیاست تثبیت برای اقتصاد ایران مناسب نیست و سیستم بازار باید فعالیت داشته باشد. آیا بانک مرکزی میتواند از مدیریت بازار ارز کنار بکشد؟
خروج بانک مرکزی از مدیریت بازار ارز زمانی امکانپذیر است که دسترسی ایران به منابع عظیم ارزی مهیا باشد، ایران مازاد ارزی دارد، اما دسترسی راحتی به آنها ندارد و تبدیل آن به ارزهای مختلف راحت نیست و دغدغه بانک مرکزی را باید درک کنیم. از سوی دیگر، با توجه به اینکه بانک مرکزی به دنبال اجرای سیاست تثبیت است، مجلس باید با بانک مرکزی همکاری داشته و به بودجه شوک وارد نکند و اینگونه نباشد که به بانک مرکزی فشار وارد کنند و این نهاد را برای ارز و نوسانات قیمتی آن استنطاق کنند. نوسانات قیمت ارز باید ریشهیابی شود و موضوع ارز تنها مربوط به بانک مرکزی نیست و بخشهایی مانند مجلس نیز باید درباره افزایش نرخ و بروز نوسانات قیمت ارز، پاسخگو باشند.
در زمینه نرخ ارز باید اطلاعرسانی و فرهنگسازی انجام شود و همه جامعه بدانند، لزوما دلیل نوسانات ارزی متوجه بانک مرکزی نیست و نمیتوان به بانک مرکزی ایراد گرفت که چرا سیاست تثبیت را به جای سیاست تعدیل در پیش گرفته، تثبیت هدف بانک مرکزی است و برای موفقیت این سیاست باید دولت سیاست و بودجه متوازن و تا حدی انقباضی را ارائه کند. کشور یونان در اروپا در دورهای تراز منفی مالی داشت و به یورو فشار وارد میکرد که با اجبار بانک مرکزی اروپا، سیاستهای ریاضتی را قبول کرد. از آنجا که سیاستهای ریاضتی تنشزا است، امیدوارم شرایط به جایی نرسد که دولت مجبور به ایجاد سیاستهای ریاضتی تنشزا داشته باشد. به صورت کلی، بودجه باید متوازن باشد و دولت حتما باید به بانک مرکزی برای تحقق سیاستهای خود کمک کند.
اگر بانک مرکزی سیاست تثبیت را دنبال نمیکرد و کنترل نقدینگی و ترازنامه بانکها انجام نمیشد، ممکن بود نرخ تورم امروز در چه کانالی باشد؟
مشابه این مسئله در کشورهای دیگر مانند ونزوئلا و سودان قابل مشاهده است. اگر بانک مرکزی به موقع از این ابزارها استفاده نمیکرد و اصرار به حفظ ارز ۴۲۰۰ تومانی داشت و بازار دیگری را به رسمیت نمیشناخت، شاید از نظر افکار عمومی برای برخی خوشایند بود، اما شوکی که به بازار دوم میآمد، بیشک فنر جهش نرخ ارز را رها میکرد و اقتصاد ونزوئلایی نصیب ایران میشد.
توصیه شما به بانک مرکزی در سال دوم اجرای سیاست اقتصاد تثبیت چیست؟
سیاستهای بانک مرکزی مورد تایید بخش خصوصی قرار گرفته، ولی بخش خصوصی یا همان SMEها خواستار تسهیل در قوانین بانکی هستند، چرا که به اقتصاد کشور لطمه وارد نمیکند. درخواست این است که از بخش خصوصی حمایت کنند، چرا که اشتغال زیادی ایجاد کرده و پتانسیل بسیاری برای رشد و توسعه وجود دارد.
درست است که بنگاه های بزرگ بیشتر ارزآور هستند، ولی رشد فناوریها و اشتغال را در این بخش میبینیم. قوانین و مقررات فضای کسب و کار برای بخش خصوصی باید تسهیل شود و امیدواریم بانک مرکزی همین مسیر را ادامه دهد، از دیگر نهادها هم میخواهیم که به بانک مرکزی کمک کنند تا سیاست تثبیت را با موفقیت اجرا کند. در جلسات متعدد با بانک مرکزی همیشه درخواست داشتیم که فاصله ارز غیررسمی و رسمی را کمتر کنند که البته به تدریج این کار را انجام میدهند. نرخ بازار غیررسمی هر از چندگاهی جهش میکند و این فاصله را افزایش میدهد، بنابراین امیدواریم بانک مرکزی بخشی از تقاضاهای بازار را پاسخ دهد تا فضای کسب و کار آسیب نبیند. اولویت بانک مرکزی کنترل تورم است، شاید زمانی تورم عامل بدی نبود و رشد و توسعه هدف بود، اما تجربه بینالمللی نشان داده مهار تورم یک شرط است اما به بنگاههای اقتصادی فشار وارد میکند چرا که پرداخت تسهیلات دشوار میشود و برای کنترل نقدینگی قدرت وامدهی بانکها کمتر میشود. البته تسهیلات بانکی باید هدفمندتر باشد، برای هدفمندتر شدن منابع بانکی باید اعتبارسنجی بهتری انجام شود، برای اعتبارسنجی نیز باید موسسات بهتری ایجاد شود، هدفمند شدن وامها به کنترل نقدینگی و اینکه تسهیلات باید به کسی که استحقاق آن را دارد و بنگاهی را اداره میکند که نیاز به نقدینگی دارد برسد، کسی که بتواند در این شرایط کالا یا خدماتی تولید و صادر کند، حتما باید حمایت شود.
نظر شما