سه‌شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۲
بانک مرکزی به تنهایی نمی‌تواند بار کاهش تورم را به دوش بکشد

استاد اقتصاد دانشگاه اهواز با اشاره به لزوم همراهی سایر بخش‌های دولت برای کنترل تورم، گفت: اقتصاد ایران با تورم ساختاری مواجه است، اما در برخی دوره‌ها توانسته‌ایم به تورم زیر ۱۰ درصد برسیم.

امین منصوری- استاد اقتصاد دانشگاه اهواز: تورم پایدار در یک کشور به‌ طور عمده ناشی از فعالیت‌های مداوم ماشین چاپ پول است. در واقع، علت اصلی تورم در کشورهای مختلف، از جمله ایران، وجود نقدینگی‌های بدون پشتوانه است. وقتی تورم در کشوری به‌ صورت پایدار و ممتد با ارقام بزرگ ادامه دارد، نشان‌دهنده عرضه نقدینگی بدون پشتوانه در اقتصاد است. این موضوع نه ‌تنها در ایران، بلکه در تمام کشورهای دنیا صادق است. علاوه بر این، مشکلات ساختاری و نهادی نیز در بروز تورم مؤثر هستند. در اقتصاد ایران، عواملی مانند بروکراسی ناکارآمد، وجود واسطه‌های متعدد، گران‌فروشی‌ها و عدم نظارت صحیح باعث شده است که هسته سخت تورمی در حدود ۱۴ تا ۱۵ درصد باشد. این رقم به‌ عنوان حداقل سطح تورم ساختاری شناخته می‌شود و تداوم آن در درازمدت به چاپ پول وابسته است.

اقتصاد ایران با تورم ساختاری مواجه است و در برخی دوره‌ها توانسته‌ایم به تورم زیر ۱۰ درصد برسیم. این کاهش ممکن است به‌ دلیل اجرای سیاست‌های انقباضی پولی و مالی باشد، اما این وضعیت پایدار نیست. در واقع، ممکن است با اتخاذ سیاست‌های انقباضی، رکود در کشور افزایش یابد و در نتیجه، تورم کاهش یابد، اما این وضعیت پایدار نیست. در شرایط فعلی، حداقل ۱۵ درصد تورم ساختاری وجود دارد که نمی‌توان با دستورات ساده آن را کاهش داد. ممکن است با جمع‌آوری و بلوکه کردن پول‌هایی که در کشور چاپ می‌شود، تورم را به تأخیر بیندازیم، اما در نهایت نمی‌توان از آن فرار کرد. این تأخیر می‌تواند منجر به انفجار تورمی در دوره‌های بعدی شود. در برخی دوره‌ها، ما توانسته‌ایم تورم را به زیر ۱۵ درصد کاهش دهیم، اما در دوره‌های بعدی با افزایش ناگهانی و شدید تورم روبه‌رو شده‌ایم. هرچند شواهد قاطعی برای این موضوع وجود ندارد، اما برخی سیاست‌ها می‌توانند بر این تغییرات تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، ممکن است بانک مرکزی یک سیاست پولی خاص را اجرا کند، در حالی که دولت سیاست دیگری را دنبال کند. در واقع، بانک مرکزی و دولت معمولاً به‌ طور همزمان و هماهنگ عمل نمی‌کنند و استقلال کامل بانک مرکزی از دولت وجود ندارد. به همین دلیل، بانک مرکزی گاهی به ‌عنوان ابزاری برای چاپ پول و تأمین مالی کسری بودجه دولت عمل می‌کند. البته این وضعیت نمی‌تواند به‌ تنهایی دلیل اصلی تورم باشد. این نوع تعارضات و مشکلات می‌تواند در بدترین حالت منجر به تورم‌های چند درصدی شود، اما نه به تورم‌های مداوم بالای ۳۰ یا ۴۰ درصد. برای تعیین هر هدف اقتصادی، نیاز به ابزارها و شرایط خاصی داریم. نمی‌توانیم هدفی را تعیین کنیم بدون اینکه ابزارها و شرایط لازم برای دستیابی به آن وجود داشته باشد. تجربه نشان داده که بسیاری از هدف‌گذاری‌های بلندمدت در عمل محقق نشده‌اند. بنابراین، مهم‌ترین نکته در هدف‌گذاری این است که آیا جامعه و شرایط اقتصادی کشور می‌توانند از این اهداف حمایت کنند یا خیر. تحریم‌ها نیز نقش مهمی در ایجاد تورم دارند، به ‌ویژه زمانی که صادرات نفتی و غیرنفتی با مشکلاتی مواجه می‌شود. در این شرایط، ارز باید به اقتصاد برگردد تا ارزش پول ملی تقویت شود. با این حال، این اتفاق به‌ صورت محدود و با هزینه‌های بالا رخ می‌دهد و عمدتاً برای ردیف‌های وارداتی خاص تعریف می‌شود. تحریم‌ها متغیر بسیار مهمی هستند، اما ناکارآمدی‌های داخلی به مراتب بزرگ‌تر و تأثیرگذارترند. به‌ عبارتی، می‌توان نسبت تأثیر تحریم‌ها و ناکارآمدی‌های داخلی را به‌ صورت ۴۰ به ۶۰ یا ۳۵ به ۶۵ در نظر گرفت. در واقع، بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی و تورمی ناشی از ناکارآمدی‌های داخلی است. زمانی که سیاست‌های اقتصادی در راستای تنش‌زدایی اتخاذ می‌شود، وضعیت متفاوتی ایجاد می‌شود و زمانی که سیاست‌ها در راستای تنش‌زایی پیش می‌روند، تأثیرات متفاوتی خواهد داشت. استقلال بانک مرکزی به‌عنوان یک نهاد مهم در کنترل تورم، اگرچه ضروری است، اما به‌ تنهایی نمی‌تواند بار تورمی را به دوش بکشد. دولت و نهادهای دیگر نیز باید در این زمینه همکاری کنند و مسئولیت‌های خود را به‌ درستی ایفا کنند. در نهایت، برای کنترل مؤثر تورم، نیاز است که سیاست‌های پولی و مالی به‌ طور همزمان و هماهنگ اجرا شوند و از چاپ پول بی‌پشتوانه و ناکارآمدی‌های ساختاری جلوگیری شود. کسری بودجه یکی از متغیرهای کلیدی در ایجاد تورم است. کسری بودجه باید به‌ گونه‌ای تأمین شود که از طریق چاپ پول و عملیات‌های پولی نباشد، زیرا این امر منجر به تورم می‌شود. وجود کسری بودجه خود دلایل دیگری دارد و نهادها و ارگان‌هایی وجود دارند که ضرورتی برای حضور در بودجه ندارند، اما ردیف مالی برای آنها تعریف شده است. این وضعیت باعث می‌شود که درآمدها کفاف ردیف‌های بودجه‌ای را ندهد و در نتیجه کسری بودجه و به‌ دنبال آن تورم و چاپ پول رخ دهد.

در نهایت، باید توجه داشت که بازار ارز یک متغیر کلیدی در تورم محصولات وارداتی و محصولاتی است که به نرخ ارز وابستگی شدیدی دارند. اما دلیل اصلی در تحریم‌هاست که نمی‌توانیم پشتوانه پولی خود را داشته باشیم. در چاپ پولی که بدون پشتوانه انجام می‌شود، ارزش پول کاهش می‌یابد. کاهش ارزش پول را می‌توان از طرق مختلف سرکوب کرد، اما این سرکوب‌ها نمی‌توانند به‌ طور دائمی مؤثر باشند و در نهایت منجر به تلاطم‌های تورمی خواهند شد. در نهایت، استقلال بانک مرکزی یک امر مهم و مثبت است، اما به ‌تنهایی نمی‌تواند تمامی بار تورمی را به عهده بگیرد. وجود دولت و نهادهای بزرگ دیگر که بخش عمده‌ای از سیاست‌های مالی را در اختیار دارند، نیاز به هماهنگی و همکاری بیشتر بین این نهادها و بانک مرکزی را ضروری می‌سازد. تنها در این صورت می‌توان به کنترل مؤثر تورم و بهبود وضعیت اقتصادی امیدوار بود.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha