فرشید شکرخدایی - رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تأمین مالی اتاق ایران: با افزایش قیمت ارز در کشور، فرصتی برای صادرات فراهم میشود و پنجره صادراتی باز میشود که امکان صادرات کالاها را فراهم میآورد. این امر به بازگشت ارز به کشور کمک میکند و در نهایت، عرضه ارز افزایش یافته و قیمتها به تعادل میرسند. در طول سه تا چهار سال گذشته، بخشی از سیاستهای بانک مرکزی بر کنترل قیمت ارز متمرکز بوده است، به ویژه در زمانی که بازار آزاد با افزایش قیمت مواجه شده و فضا برای توسعه صادرات مهیا بوده است. با این حال، متأسفانه نتوانستهایم به اندازه کافی از کاهش ارزش ملی بهرهبرداری کنیم و صادرات را افزایش دهیم. یکی از دلایل این امر به مدیریت تأمین ارز اساسی کشور و واردات مربوط میشود. با توجه به کاهش عرضه دلار، یورو و درهم در کشور و محدودیتهای موجود، باید اولویتبندیهای لازم انجام شود. خوشبختانه در این زمینه توفیقهایی حاصل شده و کشور در تأمین کالای اساسی دچار مشکل نشده است. ارز تجاری موضوع مهمی است که بانک مرکزی در دستور کار قرار داده و جا داشت که زودتر از این مورد توجه قرار میگرفت. بازار ارز تجاری، نیاز به افزایش محورهای عرضه ارز دارد. شرکتهای پتروشیمی، سیمانی، فولادی و شرکت ملی مس باید بیشتر در این بازار عرضه کنند تا به تعادل نزدیکتر شویم. در حال حاضر، تقاضا در این بازار بالاست و قیمتها رو به افزایش است، اما اگر عرضه افزایش یابد، مدیریت بهتری بر بازار انجام خواهد شد. دغدغه اصلی بسیاری از تجار، تکنرخی بودن ارز است. اقدام اخیر بانک مرکزی در راهاندازی بازار ارز تجاری میتواند به تکنرخی شدن ارز در آینده کمک کند. در حال حاضر، ارز ۳۸,۵۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی و دارو در بودجه وجود دارد. آرزو داریم که از وضعیت ارز شش یا هفت نرخی به حداقل دو نرخی برسیم و در نهایت به تکنرخی شدن ارز دست یابیم. اما باید بپذیریم که قیمت ارز تحت تأثیر عرضه و تقاضا قرار دارد. بنابراین، تمرکز بر توسعه صادرات ضروری است، زیرا این امر باعث ورود ارز بیشتری به کشور و کاهش قیمت ارز خواهد شد. کنترل و نظارت به تنهایی نمیتواند این مشکل را حل کند و باید توسعه صادرات را به عنوان محور اصلی قرار دهیم.
نزدیک شدن نرخ بازار آزاد به نرخ ارز تجاری برای تجار به صرفهتر است، زیرا این بازار شفافتر و بهتر است. به نظر میرسد که با گذشت زمان، عرضه بیشتری در این بازار صورت خواهد گرفت و کنترل بهتری بر آن انجام خواهد شد. اگر دلار تنها ۳ درصد تورم داشته باشد، در حالی که ریال ۴۰ درصد تورم دارد، قاعدتاً نرخ برابری باید حدود ۳۷ درصد تغییر کند. بنابراین، افزایش قیمت ارز و دلار ناشی از تورم کشور است و این تورم به کسری بودجه دولت مرتبط است. لذا، حجم بالای هزینههای دولت باید کاهش یابد تا مشکل کسری بودجه حل شود، در غیر اینصورت، کنترل نرخ ارز توسط بانک مرکزی به تنهایی غیرممکن خواهد بود.سیاست تثبیتی که بانک مرکزی اتخاذ کرده، تا حدودی توانسته است بازار را مدیریت کند. در کوتاهمدت، با تزریق ارز میتوان نرخ را کنترل کرد، اما در درازمدت، باید تورم را در کشور مهار کنیم. در ۱۸ ماه گذشته، عملکرد بانک مرکزی در کنترل قیمت ارز تا حد زیادی مثبت بوده است. واقعی شدن نرخ ارز، به معنای افزایش نرخ نیمایی، سیاست خوبی است و باید ادامه یابد تا قیمت ارز به سمت حداقل دو نرخی حرکت کند. در نهایت، هدف باید این باشد که نرخ کالاهای اساسی و دارو با نرخ بازار آزاد هماهنگ شود و در نهایت شاهد ارز تکنرخی باشیم.
نظر شما